کارشناسان فوتبالی کشورمان معتقدند برای حضور قدرتمندانه در جام جهانی ۲۰۱۴ باید همه دست به دست هم بدهند و تیم ملی را کمک کنند.
ادامه میزگرد آقایان بیژن ذوالفقارنسب، فریدون معینی و افشین پیروانی که به عنوان کارشناسان فوتبالی برای ارزیابی شرایط تیم ملی فوتبال کشورمان برای در جام جهانی ۲۰۱۴ در خبرگزاری فارس تشکیل شده را میخوانیم:
آقای ذوالفقارینسب، آقای معینی معتقدند ما باید صعود به مرحله بعدی به جام جهانی را در جامعه و در بین ملیپوشان همگانی کنیم.
در جام جهانی ۲۰۰۶ علی آبادی به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی مدعی بود ما می توانیم به مرحله بعد صعود کنیم، اما محمد دادکان به عنوان رئیس فدراسیون اعتقاد داشت علی آبادی با این حرفها سطح توقعات را بالا میبرد.
نظر شما در این زمینه چیست؟
ذوالفقارنسب: من فکر میکنم شما باید بیشتر نظر کارشناسان و خبرگان ورزشی را بپرسید آقای علیآبادی از شخصیتهای بسیار قابل احترام حوزههای دیگر اجتماعی بودند در عرصه ورزش افراد بسیاری هستند صلاحیت اظهارنظر درستتر را داشته باشند. ایشان (علیآبادی) به عنوان رئیس سابق سازمان تربیت بدنی و رئیس کنونی کمیته ملی المپیک نظراتی را دادند و از دید خودشان میخواهند انرژی مثبتی را در تیم ملی ایجاد کنند و تیم ملی را تحریک بکنند به خودباوری و داشتن اعتماد به نفس اما واقعیتها را هم نباید فراموش کرد. باید بپذیریم فوتبال ما نسبت به فوتبال دنیا کاستیهای خیلی زیادی را دارد. شما مقیاس بکنید ساختار باشگاههای ما با کشورهای که تیمهایشان به جام جهانی صعود کردهاند.
به اعتقاد من از سی و دو تیمی که به جام جهانی صعود کردند بیش از ۲۵ کشور فوتبال در آنها در دست بخش خصوصی است و بخش دولتی اصلاً مدیریت نمیکند، سرمایهگذاری نمیکند و بخش خصوصی در دنیا کاملاً امتحان خودش پس داده و ما هنوز نتوانستهایم از آن مشکلات دست و پاگیر فوتبال دولتی رهایی پیدا کنیم. افرادی مثل علیآبادی برای ما سقف توقعات را انتخاب میکنند، من اعتقاد دارم فوتبال ما دارای یکسری ویژگیها است که این ویژگیها در بعضی از مقاطع میتواند خودش را خیلی خوب نشان دهد و به نتیجه برسد اما اکثر مواقع آن ویژگیها محور توانمندیهای حریفان میشود. مثلاً همین فوتبال کشور ما در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه بر اساس یک شرایط خیلی خوب توانست ۳ بازی خوب را انجام بدهد بدون اینکه به مرحله بعد راه پیدا بکند. با توجه به اینکه بازی های خوبی را انجام داد در بازگشت به ایران مورد انتقاد قرار نگرفت و در خیلی مکانها مورد استقبال قرار گرفت.
آمریکا را برد، بازی خوب با یوگسلاوی و یک بازی نسبتا خوب با آلمانی که تازه آلمان آن موقع تغییر نسل دادند و خیلی سن تیمشان بالا بود، انجام داد. اگر چنانچه این توقع را ایجاد کنیم که به مرحله بعد جام جهانی صعود می کنیم، این استرس را در بازیکنان تیم ملی به وجود بیاوریم که تیم ملی باید به مرحله بعد صعود کند و غیره. من خودم با توجه به تجربهای که دارم به انجام این کار اعتقادی ندارم، ولی اعتقاد دارم تیم ملی ما ۱۰ تا ۲۰ درصد بهتر از شرایط بازیهای مقدماتیاش باشد. یکسری معایبش را رفع بکند. ۳-۲ تا بازیکن جدید و خوب را اگر قابلیتش را داشته باشند اضافه بکنند. همین بازیکنان فعلی را هم بتواند در یک فرآیند تمرینی، اردویی، روحی و روانی ارتقا بدهد و بر اساس شرایط حریفمان بازیهای مناسبی را انجام بدهند.
من فکر میکنم این راهیابی به جام جهانی تماماً آرزوهای ما را نباید در خودش در بر بگیرد. من انتظار دارم مسئولان و آنهایی که تصمیم گیرنده در سطح کلان کشور هستند نظام باشگاهداری ما را تغییرات اساسی بدهند و دستورالعملهای مبنی بر اختصاص درصدی از بودجه سالانهی باشگاهها به آموش فوتبال پایه، برای مدارسشان، ایجاد آکادمیها در همه باشگاهها التزامی بشود و اجرایی باشد، دو، سه ساله اعلام میکنند همه باشگاهها باید آکادمی داشته باشند.
معینی: امسال این طرح اجرایی میشود.
ذوالفقارنسب: این هم همهاش در قالب مدارس فوتبال تابستانی است که بیشتر حالت سرگرمی دارد و تفریح خردسالان را دارد. آکادمی تعریف دارد، مدرسه فوتبال تعریف دارد، چارچوب مشخص دارد، دستورالعمل و اهداف دارند در آن قالبش من فکر میکنم. فوتبال در یک پروسه ۱۰ ساله میتواند به یک سطح جهانی برسد. به یک سطح خوب برسد که در جام جهانی هم مدعی باشد. ضمن ارائه بازیهای خوب حداقل به مرحلههای بعد صعود کند اما از همین حالا با این موجودیت فعلیمان در فوتبال میخواهیم توقع ایجاد کنیم. تیم ملی باید به مرحله بعد جام جهانی برود، یک مقدار بیش از ظرفیت و تواناییهای ما است.
آقای معینی شما از صحبت ابتدایی خودتان که باید صعود تیم ملی به مرحله بعد را باید همگانی کرد دفاع بکنید آقایان پیروانی و ذوالفقارنسب آن را غیرممکن میدانند.
معینی: من اشاره کردم باید انگیزههای لازم را برای اینکه بتوانیم آن شایستگیهای فوتبال خودمان را نشان دهیم همهی ما ایجاد کنیم و ریشه کار هم در دست آنهایی است که با تیم ملی به نوعی درگیر هستند. لیگ برتر ما، مربیان ما نقششان خیلی مهم است. قبلاً هم به آن اشاره کردیم. استفاده کردن از بازیکنان جوان و کسب تجربه این جوانان برای حضور در تیم ملی. همانطور که آقای ذوالفقارنسب اشاره کردند، رخی بازیکنان که شایستگی پوشیدن تیم ملی را دارند و دور ماندهاند را باید بیشتر دید. بیشتر به آنها فرصت داد تا پیشرفت بکنند، مطبوعات ما در ماه خرداد حمایت خوبی از تیم ملی کردند باز هم باید حمایت کنند، انتقاد درست خیلی خوب است ولی یک بار منفی را گسترده ایجاد کردند به درد پیشرفت نمیخورد.
به نظر من شکل حمایتی نتیجه بهتری میدهد. همیشه تشویق بهتر از تنبیه است، بنابراین ما بایستی روی حمایتهایمان بیشتر سرمایهگذاری کنیم.
من فکر میکنم اگر انگیزههای لازم را برای این تیم با حمایتهایی که اشاره کردیم انجام بدهیم ما باید امیدوار باشیم که از گروهمان هم بالا بیاییم.
ذوالفقارنسب: دوستان اگر اجازه بدهند من یک دقیقه به عنوان حرف پایانی خودم صحبت کنم، این اشتباه را نکنیم یک زمانی بیاییم فوتبال را با والیبال مقیاس بکنیم اگر الان در والیبال در سطح لیگ جهانی پا به پای حریفان قدرتمند کار میکند باید به یاد بردیم ۷ سال آقای یزدانی خرم رئیس فدراسیون والیبال بود و یک مربی روسی به اسم ایوان آورد ۱۰ سال تمام، تمامی استانهای کشور، اکثر شهرهای بزرگ کشور ایران رفت. بچهها ۱۴ تا ۱۶ سال را که قد بالای یک متر و نود را داشتند فقط میدید و آن بحث قابلیت سنجی جهانی روی آنها انجام میداد.
بچههایی که بالای ۱۹۰ سانتیمتر قد داشتند و اندازهی دستهایشان را از نظر مونفوروژی مورد ارزیابی قرار میداد، اینها را بررسی و ثبت کرد و بیش از ۲۰۰ تا جوان بالای ۱۹۰ را در کشور پیدا کرد تا آنها در والیبال کار کنند.
پیروانی: هم در والیبال هم در بسکتبال این کار صورت گرفت.
ذوالفقارنسب: آقای داوری زنی ۷-۶ سال است به جای یزدانی خرم به فدراسیون والیبال آمده است، دقیقاً برنامههای او را انجام میدهد. از همه مهم تر مربیان خوبی را هم تربیت کردند. اینکه فدراسیون والیبال در سطح خودش کار بسیار ارزنده و جهانی را انجام داده است و الان ثمرهاش میبرد اما در فوتبال بذری نکاشتهایم. اصلاً سرمایهگذاری نکردهایم. به طور مثال اگر بودجه باشگاه پرسپولیس در فصل گذشته ۱۲ میلیارد تومان بوده شما فکر میکنید تا چه اندازه از آن را به فوتبال پایه اختصاص داده است؟
پیروانی: هیچی
ذوالفقارنسب: در صورتی که باشگاه پاری سن ژرمن که شما (خطاب به پیروانی) بودید من از قبل اطلاع دارم اگر در سال مثال میگویم ۵ میلیون یورو، بودجه سالیانهشان است میگویند ۲۰ درصدش باید برای فوتبال پایه و تولید بازیکن صرف شود، ما اصلاً تولیدی نداریم. ما فوتبالیستهایمان اکثر ضعف مهارتهای خرد دارند که آن را همراه خودشان آوردهاند. فکر میکنم برای این مسئله باید برنامههای دراز مدت داشته باشیم.
آقای پیروانی شما در مورد صحبتهایی که آقایان ذوالفقارنسب و معینی مطرح کردند صحبتی دارید؟
پیروانی: ما اگر قرار است در جام جهانی به مرحله بعد برویم، واقعاً همه دغدغه دارند. شاید یکسری واقعاً خوشبین باشند، ولی از اینکه بخواهیم از الان با صراحت اعلام کنیم صعود میکنیم یک مقدار جای تامل دارد.
درست است قرعه خوب خوردن و شرایط خیلی مهم است اما تیم ملی با این شرایط باید خیلی بهتر کار کند و بهتر بازی کند. اگر میخواهد به مرحله بعد برود، باید تلاش مضاعفی را از ملی پوشان شاهد باشیم.
همانطور که آقای ذوالفقار نسب هم فرمود طرحهای استعدادیابی و نخبهیابی در مملکت ما ضعیف است. من افشین پیروانی به خاطر اخوی بزرگ ترم غلامحسن پیروانی فوتبالیست بوده آمدم سراغ فوتبال، آقا غلام دفاع وسط بازی میکرد من هم آمدم دفاع وسط بازی کردم و همین طور بالا آمدم و شدم کاپیتان تیم ملی، ولی اگر داداش رفته بود به سمت رشته کشتی من به کشتی میرفتیم یعنی نتیجه گیری میکنیم آمدن من به فوتبال علمی نبوده، احساسی و سنتی بوده است. ما اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید علم و منطق جایگزین شود. اگر قرار است فوتبال ما پیشرفت کند باید فوتبال آکادمیک داشته باشیم. با دانشگاهها با کسانی که علم دارند ، تحصیلات دارند، فن دارند باید یک مقدار ارتباط مان را نزدیک و تنگاتنگ کنیم. نمیتوانیم بیایم احساسی و سنتی ادامه بدهیم. بازیکن رده تیم ملی یکسری مشکل دارد که زمان خود ما هم بوده، اگر ما قرار است پیشرفت کنیم باید علمیتر برخورد کنیم. مشکل اصلی ورزش کشورمان الان بحث مدیریتی است و بحث سرمایهگذاری.
ما باید به خوبی سرمایهگذاری کنیم و خوب مدیریت کنیم؛ با این دو مقوله بحث در فوتبال پایه ما باید شکل بگیرد. اگر تین طور شود مطمئن باشید ۱۰-۱۲ سال آینده دیگر دغدغه رفتن به جام جهانی نخواهیم داشت. تیم ژاپن دغدغه رفتن به جام جهانی ندارد، کره جنوبی ندارد؛ آنها برنامه ریزی میکنند در ۴ سال آینده چطور در جام جهانی موفق باشند. ما این مشکل را داریم، ما باید آکادمیهایی که الزامی است داشته باشیم. افراد تحصیل کرده و نخبه در کنار این آکادمیها باشند، بحث استعدادیابی و نخبهیابی را لحاظ کنیم. امکانات و بودجه در اختیار اینها قرار بگذاریم، قراردادهای خوب با آنها ببندیم. فوتبالیستها که همه سرمایهدار و به قول معروف پولدار نیستند، کسانی هستند که استعداد دارند ولی پدر کارگری دارند، اینها باید بیایند تحت پوشش قرار بگیرند. بحث آکادمی همین است، چیزی که باید تعریف بشود، استراحت، تحصیل، تغذیه، امکانات، و ... اینها باید برای بازیکنان پایه فراهم شود. چرا من همهاش میگویم پایه؟ به خاطر اینکه در تیمهای بزرگ ما رقمهای میلیاردی برای خرید بازیکن جابهجا میشود ولی حتی یک بازیکن از مدارس فوتبال خودشان، از آکادمی خودشان، از تیمهای امید خودشان جذب تیم بزرگسالان نمیشود؛ این مسئله مهمی است. همان پولی که شما میخواهید ۱۱۰ سال آینده یا ۱۵ سال آینده یک دهم همان پول را خرج پایه کن. در باشگاه پاریسنژرمن خواسته یا ناخواسته ۲۰ درصد بودجه کلان باشگاهش خرج تیمهای پایهاش میشود. کشورهای عربی بازیکن را از ۹-۸ سالگی میآورند تحت آموزش قرار میدهند، چرا فوتبالشان پیشرفت میکند؟ هرچند فوتبال غرب آسیا نسبت به شرق آسیا افت کرده و ضعیف شده ولی باز میآیند کارهای زیربنایی میکنند. قطر بغل گوشمان است، من یک سال در این کشور بودم یک مربی بزرگ برزیلی و هلندی را تامین میکنند، ما به یک بچه ۹ ساله بغل پا، اصول اولیه فوتبال؛ استپ و پاس را به بازیکنانش یاد میدهد و از درون همین برنامه ریزیها یک نخبه بیرون میآید. مثلاً قطر با آن جمعیت اندک یک دفعه میآید جزو ۸ یا ۱۰ تیم برتر آسیا میشود. آنها چنین کارهایی را انجام می دهند.
متاسفانه ما یک مقدار در این موضوعات در حد ایده آل عمل نکردیم. یک روز در یک جایی آقای معینی هم تشریف داشتند بحثی بود که من با آقای کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال صحبت کردم به او گفتم سعی کنیم ارتباطهایمان را با کسانی که درس خواندهاند و دانشگاهی هستند بیشتر کنیم. مربی رده بالایی داریم که میآید برای بازیکنانش حرف بزند.
اگر در آن جمع بازیکنی باشد که درس خوانده باشد از صحبتهای مربی خجالت میکشد، اصطلاحاتی و الفاظی به کار میبرد که الفاظ گاراژی است و الفاظ فنی نیست.
توجه داشته باشید بحث علم تغذیه، علم تمرین مهمترین عامل در ورزش دنیا است. علم تغذیه که ۹۰ درصد باشگاههای ما رعایت نمیکنند، تا اسم علم تغذیه میآید فکر میکنند همان بحث دوپینگ است. نه، بازیکن باید از شروع روزش تا شب که میخواهد استراحت بکند بداند که تغذیهاش باید چه چیز باشد. خیلی از بچههای ما نمیدانند و علم تمرین که چه موقع فشار بیاورید، چه موقع کم کنید، چه موقع کار استقامتی کنید، چه موقع ارتفاع تمرین کنید، چه موقع بروید هم سطح دریا تمرین کنید، اینها همهاش عملی شده ولی متاسفانه برای اینکه پیشرفت کنیم جدا از اینکه باید به تیمهای پایه مان برسیم، فوتبال آکادمیک هم باید داشته باشیم.
هر باشگاه باید آکادمی فوتبال داشته باشد و در ان باید افراد علمی فعال باشند. افرادی دانشگاهی باشند که هیچ ادعای ندارند.
آنها باید بیایند در کنار تیمها قرار بگیرند. این همه قرارداد میلیاردی بسته میشود، اما خیلیها از این افراد فقط با دریافت یک حقوق معمولی میآیند و کار می کنند. کسانی که درس خواندهاند، کسانی که فیزیولوژیک خواندهاند، بحث آسیب شناسی در ورزش را میدانند، بازیکن ما یک آسیب جزئی میبیند به طور نمونه الان مهرداد پولادی، این درد دارد پشت پایش زخم شده یکسال نمیتواند بازی کند. پشت پا که زخم شود به این آمدند آمپول زدند به پشت پایش، این مورد واقعا درد آور است. من آن روز که این موضوع را کریم باقری گفت در چشمانش اشک آمد، بازیکنی که دفاع چپ تیم ملی است با آن توانایی پشت پای که کفش میپوشد زخم شده اینقدر آمدند در پایش "کورتن" زدند آمده الان به استخوان رسیده است. یکسال که الان از میادین دور است. این درد فوتبال ما است، مشکل ما این است. کسی که بلد باشد، کسی که بداند، کسی راهنمایی بلد باشد، اجازه نمیدهد بازیکن به چنین روزی بیفتد، اما مشکلات فوتبال ما این است. باید یک مقدار علمی تر، یک مقدار تخصصیتر کار شود و ما نخبه داریم. حالا هم که تیم ملی به جام جهانی رفته مطمئن باشید، نگاههای ویژه خانوادهها به فوتبال باز شده و اگر بتوانیم خوب مدیریت کنیم به خوبی میتوانیم از این فرصت استفاده لازم را ببریم.
آقای پیروانی ضعفهای تیم ملی در بازیهای مقدماتی جام جهانی را در چه خطوطی دیدید تا شروع مسابقات باید برطرف شود؟
پیروانی: به نظر من در دور مقدماتی مهم امتیاز جمع کردن است، مهم خوب بازی کردن نیست ولی در جام جهانی باید بروی خوب بازی کنی چون که اگر خوب بازی نکنی نمیتوانی امتیاز بگیری. تیمهای رو به رو همه علمیتر، فنیتر و بهتر هستند. شمارههای بهتری در ترکیب خود دارند و تدارک بهتری برای این مسابقات میبینند ضمن اینکه امکانات بهتری هم نسبت به ما دارند. حالا اگر قرار ما به جام جهانی برویم حتما باید خوب بازی کنیم که نتیجه بگیریم.
در دور مقدماتی ضعفهایی داشتیم، نظر من این که با بودن در گروهی که لبنان و قطر هستند ما باید به جام جهانی مبی رفتیم. ما در دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل به قرعه خوبی خورده بودیم، البته بچهها هم زحمت کشیدند و خوب کار کردند حرفی در آن نیست، ولی بیایم واقعا بینانه نگاه کنیم. بازی ما مقابل کره جنوبی بازی آخر کره بهتر از ما بود ولی آن چابکی، زحمت، ایرانی بودن، ایرانیها مرد روزهای سخت هستند، کاری کرد که در اولسان پیروز شویم. ببینید کره آنقدر بهش درد آمده که سریع یک تایم گذاشته که بیاید با ایران بازی کند چون به خودش اطمینان دارد. اگر مجدداً با ایران بازی کند شاید نتیجه بهتری بگیرد، به همین خاطر ما باید بهتر تدارک ببینیم، بهتر بازی کنیم، بهتر فکر کنیم و بهتر تصمیم بگیریم تا انشاالله در جام جهانی نتایج خوبی بگیریم.
آیا در ادامه استفاده از بازیکنان به اصطلاح دورگه در ترکیب تیم ملی میتواند در جام جهانی به ما کمک کند؟
پیروانی: من یک خواهشی دارم دیگر نگویید بازیکن دورگه، اینها آمدند پرچم و نام ایران را قبول کردند. به ایران احترام گذاشتند. استفاده از لفظ دو رگه، لفظ غلطی است، بگویم ایرانی تبار. زندی، قوچان نژاد، دژاگه و بازیکنان دیگری که آمدند حتی یک دقیقه برای تیم ملی بازی کردند قابل ستایش هستند، ولی در مجموع چرا که نه؟ ژاپن یک زمانی رفته بود بازیکن برزیلی آورده بود اینها میتواند ابزارهای تبلیغاتی شود و یک جوان و یک نخبه رو به ورزش بیاورد.
پس شما موافق هستید که بازیکنانی مانند دانیال داوری، قوچان نژاد، دژاگه و ... به تیم ملی اضافه شوند؟
پیروانی: دانیال داوری خوب است، کسی که توانسته از لیگ دسته دوم آلمان همراه تیمش به لیگ دسته اول بیایید مطمئنا حرفهایی برای گرفتن دارد و بازیکنان دیگر هم توانایی هایشان را نشان داده اند. باید یک اتحاد ملی صورت بگیرد تا ما بتوانیم در جام جهانی سربلند باشیم به همین خاطر هر نخبه ای، هر کسی، هر وزیری، هر استاد دانشگاهی، هر مدیرعاملی، هر تدارکاتچی میتواند به تیم ملی کمک کند و حضورش میتواند مفید واقع بشود باید همه دست به دست دهیم، چون که رفتن به جام جهانی استفادهاش برای همه است و نتیجه گرفتن در جام جهانی میتواند دست آوردهای بسیاری داشته باشد. باید توجه داشت یک نتیجه ورزشی و یک کار قهرمانی میتواند از یک کار دیپلماسی تاثیرش برای شناخت یک کشور در دنیا بیشتر باشد به همین خاطر بیاییم ورزش را دو دستی بچسبیم، ورزش خیلی سکوی پرتاب است، خیلی جایگاه بزرگی دارد، به همین خاطر شما یک کشوری مانند تیرینیداد و توباگو تا زمانی که به جام جهانی نیامده بود، من افشین پیروانی نمیشناختمش، نمیدانستم چنین کشوری هست. آنگولا هر وقت اسمش میآمد حالت خاصی در جامعه ما داشت اما آمد به جام جهانی، الان همه به این کشور احترام میگذارند.
الان به من بگویند نام ۲۰ کشور را نام ببر یکیاش همین تیرینیداد و توباگو است. زود میروم سراغ کشورهای که در جام جهانی بودند، میخواهم بگویم حضور در جام جهانی یک تبلیغات ویژهای دارد. فوتبال صنعت نوین دنیا است. اول توریست، دوم نفت و سوم فوتبال است. بحث درآمدزاییاش خیلی مهم است، خیلی از کشورها جدی میگیرند ولی متاسفانه در فوتبال ما تمام باشگاه بدهکار هستند. من افشین پیروانی از زمان بازیگری و مربیگریام در پرسپولیس از این باشگاه طلب دارم، این بد است و این درد فوتبال ما است که قانون بگذارند تا زمانی که باشگاه بدهی خود را ندهد نمیتواند قرارداد بازیکن خود را ثبت کند.
ما این ادعا را داریم فوتبال مان به جام جهانی صعود کرده است، این زشت است برای کشوری که در لیگش آمار بگیرند قبلا ۹۵ درصد بود الان ۷۵ درصد باشگاه به مربیان و بازیکنانشان بدهکار هستند.
در حالی که مربیان و بازیکنان خارجی که به ایران میآیند با فیفا هماهنگ هستند و پولشان را میگیرند. من افشین پیروانی سرمربی پرسپولیس بودم، من کنار رفتم وینگادا به جای من آمد او رفت شکایت کرد و الان دو دستی دارند پولش را میدهند ولی یکی به من زنگ هم نمیزند که بپرسد آقا حالت چطور است؟
بحران همیشه در فوتبال ما بوده مهم اینکه کسی بتواند این بحران را خوب مدیریت کند. الان تا جام جهانی یکسال باقی مانده است. همه کارشناسان، رسانهها و مسئولان باید دست به دست هم بدهند تا به تیم ملی کمک کنیم.
۲ سوال؛ آیا کمیته فنی می تواند برنامههای کیروش را به دقت ارزیابی کند و سوال دوم اینکه هادی عقیلی و سید مهدی رحمتی مورد غضب کیروش قرار گرفتهاند، آیا بخشش آنها می تواند به تیم ملی در برزیل کمک کند؟
پیروانی: کمیته فنی را من قبول ندارم، چرا؟ چون مربی تیم کمیته فنی را قبول ندارد. من عضو کمیته فنی تیم پرسپولیس بودم، اگر قرار بود به آن شکل که در پرسپولیس شکل گرفت، تشکیل شود، کمیته فنی معنایی ندارد.
شما میدانید ۱۰ تا فکر بهتر از یک فکر است. تیم منچستر یونایتد ۱۶ نفر آنالیزور، مشاور و دستیار مختلف داشت، کسانی بودند که در کنار فرگوسن کار میکردند. مورینیو ۱۱ نفر را کنار خود به عنوان مشاور، آنالیزور و دستیار دارد. من آمار دارم در فوتبال دنیا همه تیمها کمیته فنی دارند، خود آقای کیروش که در فوتبال روز دنیا بوده کمیته فنی را قبول دارد اما اگر قرار باشد کمیته فنی مثل پرسپولیس تشکیل شود روزی که میخواهند مربی را بردارند کمیته تشکیل میشود مربی جدید که میآید دیگر هیچ کس او را نمیبیند، اینکه نشد کمیته فنی!
برای کمیته فنی آدمهایی میآیند که کار بلد هستند، میآیند ترتیب اثر بدهند، نظر بدهند که راهبرد و راهگشا باشد.
اگر قرار است افراد دور هم جمع شوند که اسمش کمیته فنی باشد و مهمترین اصل هم اینکه باید ببینیم سرمربی تیم کمیته فنی را قبول دارد یا نه؟
اینکه فدارسیون بیاید کمیته فنی تشکیل بدهد آقای کیروش قبول نداشته باشد بهتر که تشکیل نشود، ولی اگر کیروش قبول داشته باشد فدارسیون خیلی سریع این کار را انجام میدهد به همین خاطر جایگاه و کاری که قراره کمیته فنی انجام بدهد مشخص شود.
اگر کیروش کمیته فنی را قبول داشته باشد، بدون شک افراد حاضر در کمیته میتوانند بروند بازیها را ببینند، بروند استعدادیابی کنند، بروند ایده و نظر بدهند، بازیهای را میتوانند آنالیز کنند. کمیته فنی اگر یک چیز تعریف شده باشد می تواند یک بازوی مثبت برای سرمربی تیم ملی باشد.
اما در مورد کسانی هم که مورد غضب کادرفنی تیم ملی قرار گرفتند باید بگویم آن روزی که تیم ملی به جام جهانی رفت من در تلویزیون بودم و گفتم به دلیل اینکه دو سه مورد با آقای کیروش برخورد داشتم من میروم خواهش میکنم که این بازیکنان را به تیم ملی برگرداند، الان ۳۴ نفر هستند، نظر سرمربی است ولی علی کریمی هست که البته رفته اما حالا دوست دارد برگردد، مهدی رحمتی و هادی عقیلی اینها کسانی هستند که مورد غضب قرار گرفته اند، باید تاکید کنم در جام جهانی باید آماده ترینها بروند، اسمها نباید بروند، اگر قرار است از حیثیت فوتبال کشورمان دفاع کنیم، کسانی که آماده هستند و میتوانند به تیم ملی کمک کنند باید دعوت شوند.
کاری به کیروش ندارم اما اگر دنبال اسمها برویم نمیتوانیم موفق باشیم. اسکولاری تغییرات عمدهای را در ترکیب تیم ملی برزیل در جام کنفدارسیونها داده بود و شاید از ۱۸ بازیکن این تیم شما ۵ تا را بیشتر نمیشناختی، آمد اسمها را کنار گذاشت، خیلیها میگفتند رونالدینیو باید باشد، روبینیو باید باشد، کاکا باید باشد، لویز باید باشد. خیلی اسمها را گفتند، اما اسکولاری آمد اسمها را کنار گذاشت و تیم درست کرد و آمد اسپانیا را آن طور شکست داد. الان هم نفرات خوبی را در تیم ملی داریم مهمترین کار اینکه میانگین سنی مان یک مقدار پایین بیاوریم. در جام جهانی هم بازیکن جوان نیاز داریم و بازیکن با تجربه ولی بیاییم دقت بیشتری کنیم یک مقدار برنامه ریزی بهتر، یک مقدار تدارک بهتر، نیروی جوان به تیم تزریق کنیم، نفرات جوان تر را بیشتر به اردو دعوت کنیم تا تجربه لازم را به دست بیاوریم تا اگر بعد از جام جهانی چند بازیکن کنار رفتند یک دفعه تیم ملی خالی نشود.
صحبت پایانی شما را میشنویم؟
معینی: من تشکر میکنم از شما که این جلسه تشکیل دادید، من فکر میکنم همه جوانب پیرامون تیم ملی در این میزگرد مورد بررسی قرار گرفت. امیدوارم این جلسات را با کارشناسان دیگر هم داشته باشید و از نظرات آنها استفاده کنید که واقعا در مجموع کلید راه موفقیت تیم ملی در جام جهانی شود.
ذوالفقار نسبت: من هم از شما تشکر میکنم.
پیروانی: آرزوی موفقیت برای تیم ملی دارم. امیدوارم لیگ خوبی داشته باشیم چرا که از لیگ خوب یک تیم ملی قوی به وجود میآید. امیدوارم با کمک اسپانسرها مشکلات مالی باشگاهها حل شود و بازیکنان نروند در تمرین اعتصاب کنند. خیلی از تیمها سال گذشته اعتصاب کردند، مربی اعتصاب کرد. یکسری امکانات حق مسلم بازیکنان ما است، ما دیگر جهانی شدیم، رفتیم جام جهانی باید جهانی فکر کنیم، این نباشد که بازیکن قهر کند و در تمرینات شرکت نکند، به بازیکن چک ندهند برگشت بخورد.
مردم بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی به خیابانها ریختند و این هیچ جای دنیا نیست و باید روی فوتبال هزینه شود به خصوص شرایط برای ورود بخش خصوصی به فوتبال مهیا شود.