باید بگویم جدایی من از مس کرمان فنی نبوده و به پایبندی من به اصولم در هر شرایطی بر میگردد..
مجتبی تقوی در فصل نقل و انتقالات راهی کرمان شد تا لیگ سیزدهم را با مس آغاز کند. بعد از ۲ ماه حضور تقوی در این تیم و با درگیری بوجود آمده در تمرینات مس و ضرب و شتم بیژن طاهری، دستیار تقوی، وی عطای ماندن در کرمان را به لقایش بخشید.. بعد از گذشت روزها بالاخره سرمربی سابق مس و سایپا صحبت کرد. تقوی در این مورد اصلا از مردم کرمان ناراحت نیست چرا که معتقد است بحث چند نفر سوای مردم خونگرم و دوست داشتنی کویر است اما خواسته سرمربی سابق سایپا پیگیری اتفاقات و برخورد با مسببین از سوی فدراسیون فوتبال است.
برای اولین سوال از جداشدن از سایپا بگویید و جانشینی فیرات !
من ۱۹ سال در سایپا حضور داشتم. در این مدت بازیکن، کاپیتان، دستیار و سرمربی بودهام و مدتی هم در کنار آقای کوشا در کارهای مدیریتی کمک میکردم. اولین بازیکنی بودم که ۱۰ سال در این باشگاه حضور داشته است. در این مدت خالصانه کار کردهام و با کمترین دستمزد. فصل قبل دستمزد من از تمامی مربیان لیگ برتر و حتی بعضی از مربیان لیگ دسته یک هم پایینتر بود. قراردادم را با سایپا سفید امضا میکردم چون مسائل دیگری برای من ارزش داشته و دارد. در حال حاضر هم با توجه به اینکه لیگ شروع شده و خوشبختانه سایپا در مسابقه با پرسپولیس به پیروزی رسید در این مورد صحبت نمیکنم و برای تیم سایپا و بازیکنان این تیم آرزوی موفقیت دارم.
از سایپا به مس کرمان رفتید ولی جدا شدید. در صورتی که میتوانستید در موضوع درگیری دخالت نداشته باشید و به کارتان ادامه دهید و در صورت عدم نتیجه گیری با توجه به حاشیهها بعد از یکی دو ماه کل قراردادتان را دریافت کنید.
نمی توانم اجازه بدهم همکارم مورد توهین واقع شود و مورد ضرب و شتم قرار بگیرد و من بیتفاوت باشم. حدود دو ماه در کرمان کار کردم. در این مدت از مردم کرمان بهخاطر لطف و محبتی که به من داشتند تشکر میکنم. خیلی خونگرم و شریف هستند. جنس مردم کرمان لطیف است و همان مردمی هستند که در انتخابات حضوری مقتدرانه داشتند. چند نفر بودند که بهدنبال باج خواهی بودند. بجز آقای طاهری دیگر دستیار من یعنی آقای رحیم پور که مربی بدنساز بود را با میله آهنی زدند و خداراشکر که ضربه به کوله پشتی ایشان برخورد کرد. شدت ضربهطوری بود که باعث ترکیدگی اسپری داخل کیف ایشان شد. ما باید معنی تیم بودن را نشان دهیم. بازیکن و مربی تیم برای من ارزشمند و عزیز است. با این تفاسیر ترجیح دادم در باشگاه مس حضور نداشته باشم.
کانون مربیان هم طی بیانیهای از شما تشکر کرد!
بله از همه تشکر میکنم. من در این مدت پیامهای زیادی دریافت کردم و دوستان زیادی به من لطف داشتند. از برنامه ۹۰ هم چندین بار تماس گرفتند ولی چون در شبهای با ارزش قدر قرارداشتیم، ضمن عذرخواهی صحبتی نکردم. من باعث و بانی این کار را بخشیدم ولی از مسئولان بهخصوص آقای علیپور میخواهم که دنبال پیدا کردن مسببین این اتفاق باشند و با آنها برخورد قانونی کنند تا از رخ دادن اتفاقات مشابه برای دیگر مربیان عزیز پیشگیری شود. کار سختی نیست و مسئولان میتوانند این کار را انجام دهند.
دستمزدی در این مدت ۲ ماه از مس دریافت کردید؟
خیر! یک ریال هم نگرفتم. همانطور که شما نیز اشاره کردید اگر میماندم و با این حاشیهها تیم موفق نمیشد و کنار میرفتم میتوانستم کل قراردادم را دریافت کنم ولی تاکنون پولی از باشگاه مس پرداخت نشده است.
آقای یاوری در قسمتی از صحبت هایشان اشاره کردهاند که تیم ضعیف بسته شده است. ایشان قبل از شروع کار با شما تماسی داشتند؟
من با احترام خاصی که برای آقای یاوری قائل هستم باید بگویم نه از سوی باشگاه نه از طرف آقای یاوری با من تماسی گرفته نشد و بحث بعدی اینکه در هفتههایی که این تیم نتیجه میگرفت ایشان اشارهای به این موضوع نداشتند و پس از چند هفته اعلام کردهاند تیم بد بسته شده یا بدنسازی خوبی نداشته !! ایشان پیشکسوت هستند و حرمت دارند ولی اجازه فرافکنی نمیدهم و این حرف را قبول نمیکنم. در فصل نقل و انتقالات من مانند همیشه لیست بازیکنان را به باشگاه داده و در جذب و مذاکره با بازیکن دخالتی نمیکنم. برخی از بازیکنانی که ما میخواستیم تمایل به حضور در مس نداشتند و میخواستند در لیگ قهرمانان بازی کنند یا در تهران حضور داشته باشند ولی تیم خوبی را مهیا کردیم و در مدتی که در کنار تیم بودم تیم شرایط خوبی داشت و تمرینات مناسبی را پشت سرگذاشت.
به اتفاقات کرمان برگردیم. به نظر شما چه کار فرهنگی باید برای رفع این معضل یا موضوعات مشابه انجام داد؟
متاسفانه زمان زیادی است که باشگاهها از کار فرهنگی نام میبرند و در اسم باشگاه کلمه فرهنگی به چشم میخورد ولی اقدام آنچنانی نشده است. آیا تنها کار فرهنگی یک باشگاه، آرام کردن جو سکوها و خط دادن به لیدر است؟ کار فرهنگی یک باشگاه در اصل تدوین و ایجاد یک مکتب است. آژاکس، بایرن، بارسا، رئال، منچستر یونایتد مکتب دارند. باشگاههای بزرگ برای خود باید و نبایدهایی دارند. زمان قدیم هم در فوتبال ایران مکتب وجود داشت مثل مکتب کم نظیر شاهین که افتخار میکنم در این مکتب رشد کردم. هر بازیکنی نمیتوانست در تیم شاهین بازی کند. یادم است زمانی که دانشجو بودم دکتر اکرامی دو بار کارنامهام را از من خواستند و نمراتم را زیر نظر داشتند و ۲ جلد دیکشنری هدیه دادند که هنوز هم آنها را دارم. وقتی باشگاه مکتبی ندارد چگونه انتظار داریم بازیکنی تربیت کند؟
جدیدا بحثی با عنوان بومیگرایی در تیمهای شهرستانی دیده میشود. نظر شما در این مورد چیست؟
متاسفانه به اسم مدرنیته کردن فوتبال، با الفاظ زیبا، سر خودمان بلا میآوریم. بومی سازی یعنی اینکه تکنولوژی دیگر کشورها را با توجه به فرهنگ و رسوم خود، مورد استفاده قرار دهیم. خیلی متاسفم که کلمه بومیگرایی را در فوتبال میشنوم. زمان جنگ مگر بومیگرایی داشتیم؟! فوتبال باید باعث وحدت شود و نباید اجازه داد مسائل اینچنینی در فوتبال شکل بگیرد. متاسفانه برخی از مسئولان بهخاطر ضعف یا عدم تسلط در فوتبال یا نوع نگاهی که به فوتبال دارند به سرعت توپ را به زمین مردم انداختهاند! هشدار جدی در این مورد میدهم، باید از همین ابتدا اجازه بسط این معضل را ندهیم. اصل قضیه این است که یوفا با تمامی مشکلاتی که در اروپا وجود دارد بهدنبال متحد کردن کشورهای اروپایی است و با نظم و انضباط خاصی مسابقات را برگزار میکند که این برای ما بسیار آموزنده است. بایستی نماد اتحاد باشیم.
صحبت پایانی
باید بگویم جدایی من از مس کرمان فنی نبوده و به پایبندی من به اصولم در هر شرایطی بر میگردد. برای تیم سایپا و مس کرمان آرزوی موفقیت دارم. موفقیتهای تیم سایپا نشان میدهد که فصل قبل خوب کار کردهام. خوشحالم صبر و حوصله ما در لیگ گذشته جواب داد و بازیکنان جوان این تیم نمایش خوبی دارند. موفقیت مس و سایپا موفقیت من نیز هست. از شما هم تشکر میکنم.